ساعت 3/30 دقیقه بامداد مورخه 14-9-89
صدای تلفن ستاد فرماندهی بصدا در میاد و مادری نگران خبر از محبوس شدن دختر 9 ساله اش
ادامه مطلب ...خطاب به سرپرستان:
کل گروه وابسته به شما است، به حدی که دست آخر، شما مسئول تفریح ، راحتی و ایمنی آنها هستید.
سلام
خدمتتون عرض کنم که
حتماً از تیتر پستی که ایجاد کردم یه چیزایی متوجه شدین
بله شرح ماجرا ازین قراره
سلام علیکم
امروز واسه ما روز پر کاری بود ، اما خسته نشدم
آخه عاشق کارمم
ساعت 20:44 تو ستاد فرماندهی نشسته بودم که تلفن به صدا دراومدو یکی از همشهریان خبر از واژگونیه خودرو سمند که دو نفر محبوس شدن رو میده
ادامه مطلب ...با سلام
اول بگم که خستم
از دیشب بجا یکی از همکارا اومدم سازمان الانم که شیفت خودمه خاطرات یه اتش نشان
ادامه مطلب ...خاطرات یک آتش نشان
ساعت 10/44 امروز زنگ نجات به صدا در اومد
از تو انبار سریع خودمو به ماشین رسوندم و حرکت
ادامه مطلب ...صبح مورخه 14-7-89 بعد از 3 شیفت مرخصی پا به سازمان میذارم.
طبق معمول لوازم خودرو ها رو چک میکنیم تا اگه خدایی نکرده مشکلی وجود داره سریعاً رفع بشه.
امروز مثل سالهای قبل نیروی انتطامی تو شهر رژه خودرویی داره و از ما هم خواسته تا با خودرو نجات(ایستگاه مرکزی)تو رژه شرکت داشته باشیم .
ادامه مطلب ...سلام
ساعت 13:1 ستاد فرماندهی خبر از محبوس شدن کودکی رو تو اطاق خوابش میده
ساعت 13:7 دقیقه به محل می رسیم
از ماشین پیاده میشیم
نمی دونم چه جوری شرو کنم
ستاد فرماندهی اعلام میکنه که بچه های ایستگاه 2 رو فرستاده تا یه خرگوش رو که تو ناودون گیر کرده خارج کنن که متاسفانه موفق نشدن واسه همین ما رو به محل اعزام میکنن.
ادامه مطلب ...خاطرات یک آتش نشان
یادش بخیر
تو یک ظهر زمستونی
با دوستم تو مسیر برگشت به خونه بودیم
ادامه مطلب ...