شلوار گرم

سلام

خوبین؟

خدا رو شکر.

حدمتتون عرض کنم که

اصلاً تو ذهنتون مجسم کنین باشه

وارد کلاس شدم با دانش آموزان متوسطه  . . . . .

رشته اتش نشانی کلاس داشتم

وارد کلاس شدم

یکی از بچه ها پشت تریبون نشته پاهاشم  رو تریبون

تا منو دید پاهاشو جمع کرد

من گفتم : راحت باش

دانش آموز: نه اقا اینجا جای شماست

رفتم پشت میز . میزو دستمال کشیدم

من: خب آقایون تا کجا درسو ادامه دادیم ( واسشون امداد و کمک های اولیه تدریس می کنم)

دانش آموز: آقا جلسه اول معرفی استاده

من: یعنی چی اونوقت؟

دانش اموز: یعنی باید خودتونو معرفی کنین ما شما رو بشناسیم بیشتر با شما اشنا شیم

من: شما خوابی انگار عزیزم اون معرفی واسه اول مهرِ - شروع مدارس نه واسه الان - اینقدر تعطیلات نوروز خوش گذشته که فک کردی الان اول مهر .

سمت چپمو نگاه کردم

دیدم یکی از دانش اموزا گرم کن پاشه و پاشو انداخته رو صندلی جلوییش در حالت درازکشیده

من:به به جناب شادمهری ماشاا...

آخه این درسته  اینطوری احترام کلاسو نگه میدارین

زمانی که ما دانش اموز بودیم مگه ازینکارا می کردی

تربیتت کجا رقته پسر نکن  زشته

دانش آموز: آقا مگه چشه.

من: هیچیش نیست راحت باش پسرم

شما فقط درستو بخون عیب نداره ما

دانش آموز: اقا ما درسمونو می خونیم

من: انشاا...

----------

در مجموع خیلی بچه های باحالین

همیشه نصیحتشون می کنم که درساشونو بخونن


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد