یاد این فیلم جنگی یا افتادم

سلام

هی چی بگم از دست این دانش آموزان

دیروز تو سالن واحد اموزش سازمان بودم (در مسیر کلاس) ورودی کلاس 2 تا از دانش آموزا به هم پریده بودن مثل خروس جنگی

از سرو کول هم بالا می رفتن

از سرو کول هم بالا می رفتن

به دیوار تگیه دادمو همینطور نگاشون کردم هیچی نگفتم اونا هم منو ندیدن

تو همین حین یکی دیگه از دانش آموزا از دور دویدو با پا رفت تو شکم یکیشون

این حرکت باعث شد که اونا بچرخنو منو ببین

تا منو دیدن گفتن : آقا تقصیر ما نیست بخدا

اون یکی : نه اقا اینا اول شروع کردم

گفتم: خجالت بکشین آبروی هرچی دانش آموزبردین برین تو کلاس

وارد کلاس شدم کاش وارد نمی شدم

یاد این فیلم جنگی یا افتادم کلاس به هم ریخته هماش گرفته  صندلی ها هر کدومشون یک طرف پرت شده بودن

یکهو یکی از بچه ها بلند صلوات فرستاد تا با این کارش حضورمو تو کلاس به بقیه اعلام کنه

همه بلند شدن سلام کردن منم جواب

نشستم یک نمه نصیحتشون کردم

بعد به گروه های 2نفری تقسیمشون کردم و واسه هر گروه یک موضوع واسه تحقیق مشخص شد و قرار شد هفته آینده بیارن

-----

امروز هم کلاس داشتم که نتونسم برم سر کلاس

آخه شیفتم   24 ساعت

می دونم کلی خوش بحالشون شده که امروز نرفتم سر کلاسشون

مثل قدیما که خودمون خوشحال میشدیم

بعد از ظهرم  باید برم دانشگاه - که نمی تونم برم

باز هم غیبت می خورم