کاغذ کوچولورو یک ماچ گنده کردیم و

سلام

خوب که هستین؟

خنده رو لباتون که خونه کرده بیرون نمیاد ماشاا.... 

نه عزیز ما حسود بخیل نیستیم 

الحمدالله

-------------------

بله بسلامتی امتحان رو هم دادیم

جاتون خالی اسیدی

امتحان عملی برق داشتیم( تو پست قبلی واستون توضیح دادم)

تو ترم ۲ بار رفته بودم سر کلاس

چی کار کنیم دیگه

درگیریم

سازمان یک طرف  دفترم (کانون تبلیغات) یک طرف

دانشگاه و بگم   اونم یک طرف

۴ ساعت رفتو برگشتم به دانشگاه زمان میبره

-----------

خلاصه وارد کارگاه برق شدم و . . . . 

من تو گروه دوم بودم

استاد پشت میز نشسته بود زیر دستش شیش تا کاغذ بود

تو هر کاغذ یک سوال نوشته بود

یکی یکی بچه ها کاغذا رو برمی داشتن و می رفتن مدارشون رو می بستن

حالا شانس با کی یار بود ما من قلقلی

از همون اول که چشم با کاغذای زیر دست استاد آشنا شدا یک هویی حس کردم

کاغذ تهییه داره خودشو به زمین و آسمون میزنه که نگاهش کنم

هی دست تکون میداد  چشمک میزد

کم اوردم دیگه

دیدم گناه داره

کم مونده بود که خودشو دو تیکه کنه

برداشتمش

وای خدا  یک سوال ساده ساده

حال کردیم اسیدی

کاغذ کوچولورو یک ماچ گنده کردیم و

مدارمون رو بستیم و ۶ نمره عملی رو گرفتیم

استادمون کاغذا رو ازمون می گرفت

اصلاْ دوست نداشتم کاغذ و بدم اما چاره ای نبود

یه چشمک به کاغذ مون فرستادیم و دو دستی تقدیم استاد کردیم

حاصل زحمت ۲ جلسه کلاس رفتنمو گرفتم

۲ جلسه کم نیستا

----------------------

ایام به کام