باز هم قاتل نامرئی . . . . . (تصویری)


نمی دونم چه جوری شروع کنم

اینقدر تو رسانه ها دارن اطلاع رسونی می کنن

این همه حادثه داریم میدیم   این همه میبینیم

بازم  .. . .

چی بگم والا . . .

اُو  سلامم رو خوردم

سلام علیکم

اخه بعضی از ما ها یه کارایی می کنیم که واسه دیگران اصاب نمی ذاریم

امروز حدود ساعت 9:45 زنگ نجات به صدا در میاد

بچه های ایستگاه 2 هم اعزام شدند

ستاد فرماندهی خبر از محبوس شدن راننده ای که زیاد اوضاع جسمانیش خوب نیست رو میده

بچه های ایستگاه2 زود تر  به محل حادثه نزدیکترند

بله باز هم قاتل نامرئی

این آقا تو ماشینشون واسه اینکه سرما نخورن گاز روشن می کنن

روشن کردن همانا و سرو کله قاتل نامرئی پیدا شدن همانا

خلاصه

بچه های ایستگاه 2 به محل می رسن

در ماشن قفله

به کمک تبر شیشه خودرو رو (طرف شاگرد) رو می شکنند

در رو باز می کنن و

متاسفانه کار از کار گذشته بود

تو رو خدا می بینین

حالا بیخیال اینکه این اقا بی احتیاطی کرده

من موندم واسه چی مردم تو همون لحظات اولیه دیدن که این اقا حالش خوب نیس یا اصلاً تکُن نمی خوره واسه چی شیشه رو نشکستند

نشستند با هم مشورت کردن

اول زنگ زدن 110 بعد از اینکه 110 و 115 در محل حاضر شدن زنگ زدن به آتش نشانی

شاید اگه همون لحظه اولیه شیشه ماشن رو شکسته بودن

شاید که بنده خدا زنده می موند

از بس که عجولن هول میشن

خدا به داد ما برسه






نیروهای اعزامی:

راننده:احمد سخدری

نجاتگر:آبتین





نظرات 3 + ارسال نظر
دختر نارنج و ترنج پنج‌شنبه 2 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:17 ب.ظ http://toranjbanoo.com

واااااااااییییییییییی..... چقدر وحشتناک!!!!
درست می گی شما.. خودشون که بی احتیاطی کردن اما کاش حداقل مردم زودتر دست به کار شده بودن..
چقدر تلخ و وحشتناک...............

مریم جمعه 3 دی‌ماه سال 1389 ساعت 03:13 ب.ظ http://asemanebedonemarz.persianblog.ir/

ای بابا!بیچاره جوونم بودمثه اینکه :(

ابوالفضل جمعه 3 دی‌ماه سال 1389 ساعت 07:00 ب.ظ

سلام ابتین جون از راه دور از کنار خلیج همیشه فارس میبوسمت

سلام ابوالفضل
خوبی؟
چه خبرا
آقا ممنونم
بوی خِلیج میدی ولک جان
دوستون داریم
سلام برسون
راستی
نی نی خوبن؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد