خیلی آروم جک تلسکوپی باز میشه و جنازه تکون میخوره(تصویری)

سلام  :)

احوال دوستان

من خوبم شما خوبین؟

امروز حدود ساعت 14 بود که سرم طبق معمول تو لپ تاپم بود که صدای اپراتور بلندشد:

عباس آقا آماده باشین احتمالا اعزام شین نجات

ابرو بالا میندازمو با خودم میگم:

ای چه مدلش بود باز

احتمالا اعزام شین

اپراتور مدیرعامل رو تو بیسیم صدا می زد

من فقط شنیدم که مدیر عامل اعلام کرد بچه هابا احتیاط کامل اعزام شن

امروز از صبح که وارد سازمان شدم لباس عملیاتیمو تنم کرده بودم

آخه تازه تحویلش گرفتم  تمیزه  :)

منم ذوقم میکنه دیگه

خلاصه مهدی تو ماشین نشسته

فرمانده شیفت  عباس آقا هم خودشو میرسونه وحرکت

آژیر روشن + بی سیم

ستاد فرماندهی اعلام میکنه:

همکاران اعزام بشین روستای زرنده

شهر فیروزه  مسیر رو باید ادامه بدین بسمت قوچان

اوووو کلی راه بود

یه جورایی خارج از محدوده ماست

اما خوب تجهیزات  شهر فیروزه پایینه و ما باید بریم

ستاد فرماندهی اعلام می کنه که یه نفر مصدوم و دو نفر فوتی داخل خودرو محبوس شدن

اعلام میکنم:

ممنون میشم اطلاعاتی تکمیلی در رابطه با وضعییت مصدوم و نوع  وشرایط خودرو در اختیارمون بزارین

ستاد فرماندهی از نوع و شرایط خودرو اطلاعی نداشت ینی 110 اطلاعات تکمیلی رو منتقل نکرده بود

خلاصه آژیر کشون مسیرمون رو ادامه میدیم

جاهایی که ترافیک سنگین میشد با آمپلی فایر از ملت محترم خواهش می کردم

مسیر رو باز کنن

با پیش بینی های خودمون چیزی حدود 40 دقیقه زمان می بره که به محل برسیم

کیلومتر شمار سرعت 120 رو نشون میده

خسته شدم و پاهامو دراز می کنم رو داشبورد

عباس آقا راننده روبه من میکنه و میگه:

آبتین ترمز بگیرم شیشه از جاش در میادا

ما یه بار این بلا زمونی که با کامیون  با داداش بودیم سرمون اومده

یه طرف شیشه از جاش در اومد

مراقبم عباس  آقا مراقبم

تو مسیر که داریم میریم

 تمام وظائف رو مشخص می کنیم

تا همه چی اصولی واز روی نظم انجام بگیره

قرار شد عباسمون  ژنراتور رو روشن کنه

مهدی هم ست های هیدرولیک رو آماده کنه

من هم برم جلو  ،

حادثه رو یه ارزیابی کنم و با لوازم مشخص شده بریم جلو

آمبولانس 115 از روبرو میاد و میره

مصدومین رو می برن بیمارستان

بعد از گذشت 32 دقیقه به محل میرسیم

اوووو چه ترافیکی

نمی دونم آخه دیدن داره

پلیس راه هم حضور داره

باورتون میشه به زحمت  خودمون رو می رسونیم به محل حادثه؟

جای پارک خودرو  مشخص میشه

توقف

سریع از خودرو میایم پایین

مهدی میره به  سمت ست هیدرولیک و عباسمون هم میره تا ژنراتور رو روشن کنه

بعد از حادثه خودرو پلیس راه  با فاصله مناسب پارک شده

قبل از حادثه هم یه سرباز ایستاده با یه تابلوی خطر

و خودرو های عبوری رو متوقف می کنه

خوبه  اینطوری میشه گفت صحنه حادثه  ایمنه و نیاز نیس زمان رو صرف چیدن

دوک خطر کنیم

خودرو تاکسی پراید به سمت راست منحرف شده و به سمت پایین حرکت کرده

ینی وارد زمینهای کشاورزی که 2 متری با کنار جاده اختلاف سطح دارن 

و عمود به جاده متوقف شده

دو رو برمون پوشیده از برفه

میرم جلو

دو نفر سرنشین متاسفانه در دم فوت کرده بودن

سرنشین عقب که محبوس نیس

میرم به سمت راننده

راننده بین ستون Aو B گرفتار شده

شدت برخورد به قدری بوده که میشه گفت

ستون A   B   &C به هم چسبیدن

سقف خودرو کاملا رو جنازه ها خوابیده

پراید کلا مچاله شده

اما خوب اصلا نیاز  به عجله کردن نیس

فوت کردن دیگه

میرم پیش مهدی

مهدی ست هیدرولیک رو کوبل کرده

یه بازکننده(فک) ، جک تلسکوپی ، و قیچی

همه چی OK

 یه زیر انداز می برم کنار پراید داغون شده واسه ست هیدرولیک پهن می کنم که لوازم رو روش  بچینیم

 به کمک مهدی ست هیدرولیک رو منتقل میکنیم رو زیرانداز یا همون ملحفه سفیدرنگ

مهدی کاتر رو بر میداره ومیره تو کار برداشتن سقف

منم تو این فاصله زمانی میرم

یه خاموش کننده 6 کیلویی و یه 4 کیلویی پودر و گاز برمیدارم

و با توجه به جهت باد  ،با فاصله مناسب از محل حادثه میزارم رو زمین

تا اگه حریق احتمالی رخ بده

بتونیم تو کمترین زمان خفش کنیم

مهدی ستون ها رو برش میده و با کمک هم سقف رو برمیداریم

مرحله اول تموم میشه

سرنشین عقب که نیاز به رها سازی نداره

از مردم میخوایم که از خودرو خارجش کنن

مرحله بعد:

به کمک بازکننده درهای خودرو رو جدا میکنم

پراید بدجوری مچاله شده

البته تو اکثر حادثه هایی که رفتم این خودرو حادثه ساز بوده

باید بگم که این خودرو زیاد جون

ملت رو گرفته و اصلا واسم جای تعجب نداشت

زمانی جای تعجب داره که کسی فوت نکنه

دورو برمون خیلی شلوغ شده

سرباز نیروی انتظامی رو صدا میزنم

میاد جلو

ازش می خوام که مردم  رو از محل حادثه دور کنه

هرکی یه نظری میده

ابتدا در ها رو جدا می کنم و بعد مهدی به کمک کاتر ستون  B  رو برش میزنه

پشت سرم رو نگاه میکنم

یه دختره داره با گوشیش فیلم برداری می کنه

میرم جلو میگم:

آخه فیلم برداری داره؟ واقعا که

گوشیشو جمع می کنه و لابلای جمعییت خودشو گم میکنه

به  کمک مهدی و عباس جک تلسکوپی رو تو بهترین موقعییت ثابت میکنیم و شروع به باز کردن خودرو میکنیم

قبل ار باز کردن مهدی به کمک به کاتر کف خودرو رو یه برش می زنه تا ماشین راحتتر و سریع تر از هم  باز شه

خیلی آروم جک تلسکوپی باز میشه و جنازه تکون میخوره

این ینی یه جورایی آزاد شده

تواین فاصله خانواده متوفی میان وگریه وزاری

به سروکلشون میزدن

حق دارن دیگه  خیلی سخته خیلی

جنازه کاملا رهاسازی شده

اما منو مهدی به تنهایی نمی تونستیم از بین اهن پاره ها بکشیمش بیرون

روبه فضول های دور و  برمون  میکنیم و ازشون  واسه خارج کردن جنازه کمک می خوایم

اولش که می ترسیدن بیان جلو

ولی خوب میان جلو دیگه

یه نفر میاد جلو واسه کمک تا چشمش به جنازه می افته

میزنه تو سرش و موهاشو میکشه وگریه

با دستم هلش میدم عقب میگم تو نمیخواد کمک بدی آقا جون برو عقب

از مردم میخوام که بیان و دورش کنن

مهدی میره تو خودرو و مردم هم جنازه رو بلند  می کنن

مهدی پاهای جنازه رو میکشه بیرون

رو به مهدی میکنم و میگم:

مهدی پاهاش که جایی گیر نکرده؟ آزاده؟

مهدی جواب میده نه ابتین جایی گیر نیس

میرم از تو ماشین یه ملافه میارم

جنازه ها رو کنار هم میزارن

و  ملافه ها رو میکشیم

-----------------------------------

اعلام حادثه: 13:52

رسیدن به محل:14:25

پایان عملیات :15:10

 مستقر در ایستگاه:16

مدت عملیات : 45 دقیقه

مسافت طی شده رفت و برگشت: 100 کیلومتر

نیروهای اعزامی:

عباس تقی آبادی، راننده و نجاتگر

مهدی رجبی: نجاتگر

آبتین:نجاتگر

-----------------------------------------------

 پ ن 1 : آخه خداییش پراید هم ماشینیه که شما باهاش بری تو جاده

اونم بالای 80 برونی

پراید ینی  قاتل 

پراید ینی همنشینی با مرگ 

یه سال این گاری رو نخرین تا خط تولیدش متوقف شه یا دوستان به فکر بالا بردن ایمنیش بشن

حالم بهم میخوره از این ماشین

ایستگاهمون و محل حادثه رو تصویر مشخص شده خط  قرمز هم که مسیر حرکتمونه

ولی خداییش پشت بنز آکسور نشستنم صفایی داره جاتون سبز بود

تصاویر رو دیدی عزیزم

پس واسه چی با این گاری اینقدر تند می رونی؟ هان

بیشتر از 80 تا ینی مرگ